قصه های پیش دبستانی

داستان کودکانه و آموزنده میمون بی ادب را در ادامه بخوانید. این داستان کوتاه کودکانه ، برای رده سنی مهد کودک و پیش دبستانی مناسب است.

 یکی بود یکی نبود دریک جنگل بزرگ چندتا میمون وسط درختها زندگی میکردند در بین آنها میمون کوچکی بود به نام قهوه ای که خیلی بی ادب بود.

همیشه روی شاخه ای می نشست وبه یک نفر اشاره میکرد وباخنده میگفت اینوببین چه دم درازی داره اون یکی رو چه پشمالو وزشته وبعد قاه قاه می خندید.

هر چه مادرش اورانصیحت میکرد فایده ای نداشت.

تااینکه یک روز درحال مسخره کردن بود که شاخه شکست وقهوه ای روی زمین افتاد.



آموزگارکوشا،دانلود آزمون و نمونه سوال ابتدایی میمون منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

نیازآباد قدمتی به بلندای تاریخ فلزیاب تصویری با تست اخبار صنعت کولر اجنرال Sandrajtz72 home آپشن خودرو | استریو آرام سرگرمی پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان